سمبل باکو گیز گلاسی ( گیز = قیز = دختر ٬ گلاسی(به فتحه گ !)= قلعه سی= قلعه ی )
| ||
|
نمی دونم این عکس رو قبلا دیدید یا نه ؟! عکس حسین درخشان در مصر٬ آرامگاه محمد رضا پهلوی.
در نقشه رسما کشور ارمنستان حذف شده ! درسته که از این مسئله آذری ها خوشحال می شند٬ اما نکته داره ! بر دیوار آرامگاه ژاندارم منطقه هیچ سلیقه٬ دقت و ظرافتی در تهیه نقشه منطقه بکار برده نشده!
حالا باید دید این کار کدوم وطن دوستی! بوده؟
پ.ن. دریاچه رو هم نود درجه اونوری دوختند ! و ...
روز تنهایی
روزهایمان چه شیرین بود، چه زیبا بود
وقتی که سایه ی دست مهربانی را
بر صورت همدیگر نوازش می کردیم.
روزهایمان پر از عاطفه و عشق بود
وقتی که برای لحظه ی دیدن جان را فدا می کردیم.
خاطره ها، کوچه ها، بوی خانه، صدای نم نم باران
همه بودند، ما داشتیم!
روزهایمان چه باوفا بود،
نغمه بود و ترانه، سادگی بود و صفا.
بود و نبودش همه قناعت بود و رضایت.
وقتی پرستوهای عاشق بر سر بلبلان نغمه سر می کردند،
ما هم همدم آنها بودیم و همصدا داشتیم.
روزهایمان چه ساده و بی ریا بود
وقتی که تلألؤ خورشید رخنه گر زندگی بود.
وقتی که گرمی محبت نظاره گر دل هایمان بود.
حال که تنهای تنهاییم،
چگونه توصیف کنیم این همه درد را؟
حال که روزهایمان روزهای تنهایی ست،
چگونه گوییم زندگی چیست؟
آن روزهایی که خوش بودیم
درد و ناله و تنهایی را بازی می دادیم.
حال دیده هایمان گریان،
تنهاییم و هیچ نداریم.
کوله باری از غم و غصه را به دوش می کشیم.
زندگی را جز دوری و درد و آه و ناله ندانیم.
فقط چند کلام مانده بر زبان:
خدا خدا گفتن است و دیگر سراغی نماند