آنی بود٬ درها وا شده بود
برگی نه٬ شاخی نه٬ باغ فنا شده بود
مرغان مکان خاموش٬ این خاموش٬ آن خاموش.خاموشی گویا شده بود.
آن پهنه چه بود: با میشی ٬ گرگی همپا شده بود.
نقش صدا کم رنگ٬ نقش ندا کم رنگ. پرده مگر تا شده بود؟
من رفته٬او رفته٬ ما بی ما شده بود.
زیبائی تنها شده بود.
هر رودی٬دریا
هر بودی ٬ بودا شده بود
هشت بهشت
سهراب سپهری
حجهالحق امام غیاثالدین عمربن ابراهیم خیامی معروف به حکیم عمر خیام در اول ذیحجه 439 قمری (18 ماه مه 1048 میلادی) در نیشابور متولد شد. شاگرد امامالحرمین جوینی، ابوالحسین انبیری و ... بوده است. ابن سینا 11 سال قبل از تولد خیام چشم از جهان فرو بسته بود اما خیام همواره خود را شاگرد او دانسته و ارادتی وافر به او داشته است.
در سال 467 قمری (1074 میلادی) در حال که تنها 27 سال داشت، مأمور شد که با همکاری دانشمندان و ریاضیدانان مشهوری همچون ابوالمظفر اسفزاری و میمونالنجیب الواسطی، ابوالفتح عبدالرحمن خازنی، ابوالعباس لوکری و معموری بیهقی به اصلاح تقویم موجود بپردازد. حاصل این کارِ گروهیِ عظیم که در رصدخانه اصفهان صورت گرفت و تا سال 471 قمری (1078 میلادی) ادامه یاقت، تقویم جلالی بود که تا به امروز یکی از دقیقترین گاهشمارهای جهان به شمار می رود.
پس از استیلای اعراب تقویم هجری قمری رایج شده بود. با این تقویم کارِ گرفتن مالیات از کشاورزان همواره با مشکل مواجه میشد. برای یکنواخت کردن تاریخِ گرفتنِ مالیات، ملکشاه تصمیم به تغییر تقویم گرفت.
تقویم جلالی تقویمی شمسی است. در این تقویم سال کبیسه هر 4 سال یک بار اجرا میشود (کبیسه رباعی) ولی هر 33 و یا 29 سال (بسته به رصد آسمان توسط منجمان) یک بار کبیسه پس از پنج سال اجرا میشود (کبیسه خمسه). تاریخ شروع تقویم جلالی اول فروردین 458 هجری شمسی معادل 15 مارس 1079 میلادی و 9 رمضان 471 هجری قمری بوده است
پس از کشته شدن خواجه نظامالملک توسط فدائیان اسماعیلیه و مرگ ملکشاه در سال 485 قمری (1092 میلادی)، رصدخانه اصفهان تعطیل شد و خیام به نیشابور بازگشت.
در زمانی که سنجر نوجوان بود، خیام برای بیماری آبلهاش به بالین او آمد. یعنی در پزشکی هم مورد مشورت قرار میگرفته. اما هیچگاه مورد محبت سلطان سنجر قرار نگرفت. شاید این بی مهری از آن رو باشد که خیام تحت تأثیر سیاست مدنی یونانیان مداخله اعضای جامعه را در حکومت طلب میکرد و مخالف حکومت پادشاهی مطلقه بود. ابن قفطی میگوید: ”در التزام سیاست مدنیه، بر موجب قواعد یونانیه، مبالغت فرمودی... “ نارضایتی سلطان سنجر از این نظریات و مخالفت اهل ظاهر و متکلمان از سوی دیگر، موجب خانهنشینی خیام شد.
خیام در سال526 قمری (1131 میلادی) در سن 83 سالگی در نیشابور درگذشت. شاید بی مناسبت نباشد که گفته شود در دم مرگ مشغول مطالعه کتاب شفای ابنسینا بوده است. بعید به نظر میرسد آن را برای اولین بار در دم مرگ میخوانده، بیشتر احتمال دارد که همیشه به آن مراجعه میکرده است؛ یعنی در فلسفه پیرو ابنسینا بوده و همواره عقل و منطق و برهان را معیار و ترازوی شناخت میدانسته است ...
یادش گرامی!
وقتی یکی از دختر یا پسرش تعریف می کرد و یا در مورد موفقیت هاش حرف میزد نمی فهمیدم چرا اینکار رو می کنه ! یا شایدم میذاشتم به حساب محبت زیاد مادر و فرزندی
دیروز دوست داشتم اون شور و شعفی رو که بعد از تموم شدن نواختن قطعه پاساکالیا( فردریک هندل) با همراهی گروه ارکستر دولتی آذربایجان توسط دخترمون بهم دست داده بود با تمام دنیا قسمت کنم.
قیافه های همه پدر و مادرها اونجا دیدنی بود بچه ها همشون عالی بودند ماهها زحمت کشیده بودند تا بتونند این کنسرت به یاد موندنی رو برای پدر و مادرشون به یادگار بذارند و خودشون از این موفقیت لذت ببرند.
معلم ها قبل از اجرا تو حال خودشون نبودند بعد از اجرا از شادی در پوست خود نمی گنجیدند زحمتهاشون نتیجه داده بود و حالا راضی بودند.
به جز مواردی که مربوط به مرگ و زندگی است٬همواره خود را رها کن و آسوده باش.هیچ چیز آن قدر که در ابتدا به نظر میر سد٬مهم نیست.
درکارها هرگز نظر یک وکیل با حسابدار را نپرس.آنها طوری تعلیم دیده اند که به دنبال مشکل بگردند٬ نه راه حل.
اجازه نده تلفن٬ مزاحم لحظات مهم شود.تلفن برای سهولت استفاده توست٬ نه فرد تلفن زننده!
وقتی از تو تعریف می کنند ٬ یک متشکرم صمیمانه بهترین پاسخ است .
در قرض دادن پول به دوستانت احتیاط کن.مبادا هر دو را از دست بدهی.
همدلی کن.سعی کن از دریچه چشم دیگران به چیزها نگاه کنی.
از دیگران در حضور جمع تعریف و تمجید و در خلوت انتقاد کن.
هرگز به کسی نگو خسته و افسرده به نظر میرسد.
از کسی که چیزی برای از دست دادن ندارد بترس.
توقع نداشته باش پول برایت خوشبختی بیاورد.
هرگز بابت کاری که تمام نشده پولی نپرداز.
به همه سیاستمدارن مشکوک باش.
خوبی های دیگران را ببین.
در اولین نظر فریب نخور.
کتاب کوچک نکته های زندگی
اچ جکسون براون
آنهائی که می گویند واقع بین باش ٬در ترس ٬زندگی می کنند .اغلب به خاطر ناامیدی ها و شکست های سابق شان می ترسند که مبادا دوباره نا امید شوند. چنین باورهای باز دارنده ای آنها را از دست به کار شدن باز میدارد و باعث می شود که ریسک نکنند و از تلاش مضاعف بپرهیزند و لذا نتایج مطلوب نیز کسب نمی کنند.
طبق معیارهای مردم ٬نظریات رهبران بزرگ به ندرت واقع بینانه به نظر می رسد . در صورتی که آنها افراد دقیق و باهوشی هستند .مهاتما گاندی براین عقیده بود که می تواند استقلال هندوستان را بدون توسل به خشونت و صرفاً از راه صلح بدست بیاورد.
کاری که هرگز قبلاً صورت عمل به خود نگرفته بود. کار او واقع بینانه به نظر نمی رسید اما ثابت کرد که راهش درست و دقیق است.
از کدام بک از باورهای به اصطلاح واقع بینانه باید پرهیز کنید؟ انتظارات غیرواقع بینانه ی جدید و مهیج٬ اما کاملاً ممکن شما ٬کدامند؟
۳۶۵ گام تا موفقیت
آنتونی رابینز
امروز هشتاد و پنجمین سالروز تولد پروفسور ظریفه خانم علی اوا همسر رئیس جمهور سابق آذربایجان و مادر رئیس جمهور فعلی ٬جناب الهام علی اف است.
اینجا یه رسم قشنگ دارند ٬ بزرگان و برگزیدگان رو در سالروز تولدشون یاد می کنند و یادشون رو گرامی میدارند.
خانم علی اوا ٬ دکترای طب از دانشگاه پزشکی باکو ٬ در سال ۱۹۴۵ با شیوع بیماری تراخم عزم خود را برای مبارزه با این بیماری وحشی که مبتلایان رو از دیدن محروم می کرد جزم نمود و شروع به اطلاع دهی و سخنرانی در مورد این بیماری و راههای درمان آن در مناطق آلوده کرد٬ اما این کافی نبود ٬ کشور به متخصصین چشم نیاز داشت ٬ راهی مسکو شد و بعد از دوسال با دست پر به وطن باز گشت و فعالیتهای تحقیقاتی خود را در زمینه تراخم شروع نمود و این بار کمر همت به ریشه کن کردن این بیماری از کشور بست.او که پایان نامه دکترای خود را در همین زمینه نوشته بود توانست راه حلی برای نابودی این بیماری درمنطقه ارائه دهد و نام خود را برای همیشه به عنوان یک پزشک موفق در تاریخ آذربایجان به ثبت برساند.
تمام عمر خود را وقف آموزش و تحقیقات در دانشگاه های باکو و تالیف کتاب نمود این عضو فعال کمیته دفاع از صلح شوروی سابق٬ موفق به دریافت جایزه های مختلف در زمینه چشم پزشکی شد ودارای عنوان پر افتخار Honorary Figure of Science of Azerbaijan یا əməkdar elm xadimi میباشد( به فارسی شرمنده ام!)
در ۱۵ آوریل ۱۹۸۵ در سن ۶۲ سالگی وفات یافت. روحش شاد.
به مناسبت کار مشترک گروه آریان و کریس دی برگ
'I've never seen you looking so lovely as you did tonight
I've never seen you shine so bright
I've never seen so many men ask you if you wanted to dance
They're looking for a little romance
Given half a chance
And i've never seen that dress you're wearing
Or that highlights in your hair
That catch your eyes
I have been blind
The lady in red is dancing with me
Cheek to cheek
There's nobody here
It's just you and me
It's where i wanna be
But i hardly know this beauty by my side
I'll never forget the way you look tonight
I've never seen you looking so gorgeous as you did tonight
I've never seen you shine so bright you were amazing
I've never seen so many people want to be there by your side
And when you turned to me and smiled it took my breath away
And i have never had such a feeling such a feeling
Of complete and utter love, as i do tonight
The lady in red is dancing with me
Cheek to cheek
There's nobody here
It's just you and me
It's where i wanna be
But i hardly know this beauty by my side
I'll never forget the way you look tonight
I never will forget the way you look tonight
The lady in red
My lady in red
I love you