کاش خدا باز هم با بنده هاش حرف میزد
کاش خدا باز هم نافرمونها رو سنگ می کرد
کاش خدا می گفت: فریاد اعتراضتون رو شنیدم
کاش خدا فکری به حال مسلمونا می کرد
کاش خدا پرده ها رو کنار میزد
کاش خدا همه دست ها رو رو می کرد
کاشکی ما بجای سر٬ دلمون پر میشد از خدا
کاشکی ما به جای دل ٬ سر مون پر میشد از دعا
کاشکی این روزها تموم میشد
کاشکی سرنوشتمون همون میشد!
داشتم فکر می کردم بالاخره یه نفر از نتیجه خوشحال بود همونی که صداش رو کشیده بود رو سرش و با صدای گرفته اش داد میزد:.... عشق است!
البته من واقعا نفهمیدم چرا اونقدر کبکش خروس می خوند!!
هجوم افکار متفاوت٬ خبرها پر از انتخابات٬ دلهره٬ انتظار٬ مهربانی٬ گودبای پارتی دوست آلمانی٬ صحبت٬ باد٬ لبخند٬ سی یو لی تر! چشم انداز٬ آرامش
Little Johnny
A traveling salesman rings this doorbell. 10 year old little Johnny
answers, holding a beer and smoking a fat cigar. The salesman says,
"little boy is your mother home?" Little Johnny taps his ash on the carpet and says, "what do you think