سلام دوست جونم.وبلاگت عالیهههههههههه.خوشحال میشم اگه مایلید با هم تبادل لینک داشته باشیم.من رو میتونید به اسم آلفرد هیچکاک لینک کنید و بهم خبر بدین که شما رو به چه اسمی لینک کنم
آگاتا کریستی چطوره؟
حمید
سهشنبه 30 شهریورماه سال 1389 ساعت 12:31 ق.ظ
پس چرا برای من کند می گذره..نگاری پای ثانیه ها لنگ شده.نمی دونم برای من اینجا ساعت دیر می گذره اما دبی هنوز نجنبدی شب می شد.شاید هم اونجا خیلی سرگرم بودم و سرم شلوغ بوده اما اینجا هنوز نه.
آره دیگه....کلن تنها قانون مطلق دنیا که نه توش نیست همون؛مهر مادری ؛ه.:)
موافق
همکلاسی
چهارشنبه 31 شهریورماه سال 1389 ساعت 10:14 ق.ظ
شاید قدری به حل مشکل کمک کند: دو دیدگاه گوناگون در تعریف زمان وجود دارد. دیدگاه نخست بیان میکند که زمان قسمتی از ساختارهای اساسی جهان است، بعدی است که اتفاقات پشت سر هم در آن رخ میدهند. همچنین این دیدگاه بیان میکند که زمان قابل اندازه گیری است. این یک نوع دیدگاه واقع گرایانهاست که آیزاک نیوتن بیان میکند و از این رو گاهی با نام زمان نیوتونی شناخته میشود.
در مقابل، دیدگاه دیگری چنین بیان میکند که زمان قسمتی از ساختارهای ذهنی انسان است (همراه فضا و عدد) آن چنان که ما در ذهن خود رشتهٔ رویدادها را دنبال میکنیم همچنین در ذهن خود برای طول آن اتفاقات کمیتهایی را از قبیل ثانیه و دقیقه تعریف میکنیم.
تعریف دوم به هیچ هویت مستقلی برای زمان اشاره نمیکند که اتفاقات درون آن رخ دهد. این دیدگاه حاصل کار گوتفرید لایبنیتس و امانوئل کانت میباشد که زمان را قابل اندازهگیری نمیداند و میگوید تمام اندازهها در سیستم ذهنی بشر رخ میدهد.
به طور کلی در فیزیک زمان و فضا به عنوان کمیتهای بنیادی بهشمار میآیند و امکان بیان تعریفی دقیق برای آنها در غالب دیگر کمیتها نیست به این خاطر که بقیه کمیتها همچون سرعت، نیرو و انرژی همگی به وسیله این دو کمیت تعریف شدهاند.
داود بن محمود قیصری، در سده هشتم هجری و در رساله «معمای زمان» مینویسد که «زمان نه آغازی دارد و نه پایانی. زمان، قابل تقسیم نیست و آنچه که ما آنرا بخش میکنیم تنها در پندار ماست.»
مرسی خیلی جالب بود مخصوصا بند آخر
ندا
چهارشنبه 31 شهریورماه سال 1389 ساعت 10:56 ب.ظ
سلام خوبی؟ یه طمانی همکارایم شاکی بودن از گذر سریع زمان ولی من مشتاق بودم برای رسیدن به چیزی که نرسیدم ولی الان دلم میخواد زمان دیر بگذره تا این لحظه های خوش همیشه باشه
سلام دوست جونم.وبلاگت عالیهههههههههه.خوشحال میشم اگه مایلید با هم تبادل لینک داشته باشیم.من رو میتونید به اسم آلفرد هیچکاک لینک کنید و بهم خبر بدین که شما رو به چه اسمی لینک کنم
آگاتا کریستی چطوره؟
چه عجب خواهر اومدی ؟
دیگه
پس چرا برای من کند می گذره..نگاری پای ثانیه ها لنگ شده.نمی دونم برای من اینجا ساعت دیر می گذره اما دبی هنوز نجنبدی شب می شد.شاید هم اونجا خیلی سرگرم بودم و سرم شلوغ بوده اما اینجا هنوز نه.
این نشون میده که زمان هم نسبیه
آره دیگه....کلن تنها قانون مطلق دنیا که نه توش نیست همون؛مهر مادری ؛ه.:)
موافق
شاید قدری به حل مشکل کمک کند:
دو دیدگاه گوناگون در تعریف زمان وجود دارد. دیدگاه نخست بیان میکند که زمان قسمتی از ساختارهای اساسی جهان است، بعدی است که اتفاقات پشت سر هم در آن رخ میدهند. همچنین این دیدگاه بیان میکند که زمان قابل اندازه گیری است. این یک نوع دیدگاه واقع گرایانهاست که آیزاک نیوتن بیان میکند و از این رو گاهی با نام زمان نیوتونی شناخته میشود.
در مقابل، دیدگاه دیگری چنین بیان میکند که زمان قسمتی از ساختارهای ذهنی انسان است (همراه فضا و عدد) آن چنان که ما در ذهن خود رشتهٔ رویدادها را دنبال میکنیم همچنین در ذهن خود برای طول آن اتفاقات کمیتهایی را از قبیل ثانیه و دقیقه تعریف میکنیم.
تعریف دوم به هیچ هویت مستقلی برای زمان اشاره نمیکند که اتفاقات درون آن رخ دهد. این دیدگاه حاصل کار گوتفرید لایبنیتس و امانوئل کانت میباشد که زمان را قابل اندازهگیری نمیداند و میگوید تمام اندازهها در سیستم ذهنی بشر رخ میدهد.
به طور کلی در فیزیک زمان و فضا به عنوان کمیتهای بنیادی بهشمار میآیند و امکان بیان تعریفی دقیق برای آنها در غالب دیگر کمیتها نیست به این خاطر که بقیه کمیتها همچون سرعت، نیرو و انرژی همگی به وسیله این دو کمیت تعریف شدهاند.
داود بن محمود قیصری، در سده هشتم هجری و در رساله «معمای زمان» مینویسد که «زمان نه آغازی دارد و نه پایانی. زمان، قابل تقسیم نیست و آنچه که ما آنرا بخش میکنیم تنها در پندار ماست.»
مرسی خیلی جالب بود مخصوصا بند آخر
سلام خوبی؟
یه طمانی همکارایم شاکی بودن از گذر سریع زمان ولی من مشتاق بودم برای رسیدن به چیزی که نرسیدم ولی الان دلم میخواد زمان دیر بگذره تا این لحظه های خوش همیشه باشه
سلام شما خیلی کار داری اینطوری به نظر میرسه برا ما که طولانیه کاش اونجا بودم کمکت میکردم.کچلت را ببوس محکم:)