۱-زندگی ات را همچون یک شگفتی بزی٬نه یک توجیه.
۲- بی هیچ علت خاصی بگذار بهت خوش بگذرد.
۳- در مبارزه ٬ضربه اول را بزن٬ محکم هم بزن.
۴-در روز تولدت درخت بکار.
۵-شادی ها را به فردا نینداز.
۶-خواستار تعالی باش و بهایش را بپرداز.
۷-شجاع باش. حتی اگر قلباْ نیستی ٬ به آن تظاهر کن٬ هیچ کس تفاوتش را نخواهد فهمید.
۸-یک سال وقت بگذار و کتاب مقدست را آیه به آیه بخوان.
۹-وقتی کسی مشغول تعریف کردن حادثه مهمی است که برایش رخ داده٬با تعریف قصه دیگری درباره خودت ٬ از او پیشی نگیر و صحنه را به واگذار.
۱۰-موسیقی یاد بگیر.
Life’s little instruction book
Brown, H.Jackson
مورد ۳ ممکن نیست به تئوری نادرست حمله پیشگیرانه منجر بشه؟ اینجوری همه سعی میکنن ضربه اول رو بزنن و اون هم محکم! اونوقت جایی برای صلح و انسان بودن باقی نمیمونه!
شاید حالا منظور ضربه فیزیکی نبوده باشه:)مثل شطرنج که حرکت اول و گشایش بازی ٬بازی رو تا آخر هدایت می کنه.
مخصوصاً باید نهمی رو رعایت کنم. مرسی
پیکی که میخواستی آماده است. بفرمایید
سلام
شماره ۲ را همیشه بکار بسته ام و هیچ وقت از این کار ناراضی نیستم و همیشه هم بهایش را پرداخته ام.
تظاهر به شجاعت و یا شجاعت تا نزدیک مرکگ مرا برده است و الان دیگر آنقدر تجربه دارم که دیگر از این کارها نکنم.
تقریبا تمام کتابهای مقدس را هر کام یک بار و گاهی بشتر خوانده ام.بنظرم ....
خوب دیگر و هیچ وقت استعداد موسیقی نواختن را نداشتم متاسفانه
شادیت آرزوی من است
جالبه ولی یادم نمی مونه...
سلام دوست عزیز،
یک پیشنهاد خوب براتون دارم: اگر در طرح تبادل لینک سایت ما شرکت کنید از مزایای زیر برخوردار میشوید:
1- لینک شما را در فهرست لینکستان سایت ثبت میکنیم.
2- لینک شما را در 30 موتور جستجو ثبت میکنیم.
3- همه ماهه شما را در قرعه کشی سایت شرکت میدهیم.
4- یک مقاله بسیار مفید در ارتباط با نحوه بالا بردن تعداد بازدیدکنندگان وبلاگ خود از طریق ایمیل برای شما ارسال میکنیم.
همین الان از لینک زیر بازدید کنید:
http://link.zabanamoozan.com
فرصتهای خوب را از دست ندهید!
باید با شجاعت ضربه اول رو چنان محکم زد که به آدم خوش بگذرد! و هنگام خواندن کتاب مقدس از شنیدن موسیقی درختان شگفته زده شد! و سپس ماجرا را با شادی قبل از آن که به فردا بیفتد برای دیگران تعریف کرد!
این خلاصه ۱۰ نکته بود :()
بسیار ممنونم دوست عزیز. این روزها بیش از هر وقت دیگری نیاز به دوستی دوستان دارم. سپاس
حداقل کاری که ما می توانیم بکنیم ، نشر ان قسمت از تاریخ است که لا اقل از ان با خبریم .
با شما موافقم .
سلام
مرسی محبوب جان!
یه سوال؟شما کدامیک از کتب مقدس را تا حالا مطالعه کردی؟
فقط قرآن رو. یه انجیل هم خریدیم که هنوز نخوندمش :)
سلام دوست من
نکته یازدهمش هم اینه که یه سربزن
سلام.
قشنگ بود
خاله، نه تای اول رو یه کاریش می کنم ولی آخریش از یک عدد نخود بی هنر ساخته نیست والا!
راستی!
سلام!
چه خوب ! بی دردسر خاله شدم :)
ببخشید. شاید نمی بایست می گفتم خاله. یه جورایی احساسم اینه. حالا اگه بی ادبیه شرمنده ات خاله :) مرسی زودی بهم سر زدی. نه والا، گنجه ای که میگی پوسید گذاشتمش دم در و مامور شهرداری یا به قولی آشغالانس (همون که میاد آشغال ها رو از دم جمع می کنه، نمیدونم شما اونجا از اینا دارین یا نه) خلاصه، آشغالانس یه پولی هم دستی گرفت و بردش. می گفت بو گند میده!
شماره دو خیلی عالی بود ..شماره ۷ اصلا تو وجود من نیست باید روش کار کنم....و شماره ۱۰ فکر کنم هیچ وقت دیر نیست
یعنی زندگی نکردم؟یعنی درست زندگی نکردم؟
سلام محبوب جان
راستش تا اولین آهنگ معلوم نیست چند ماه راه داشته باشم ولی چشم! حتی اگر روی بلاگ هم نگذارم، به پاس محبتی که داشتید و کمکی که کردید، برای شما یک نفر حتما خواهم فرستاد. :)
سلام و مرسی محبوب عزیز !
من از نکته ی ۵ خیلی خوشم اومد :))