نسکافه

بعد از سلام و احوالپرسی با همه بچه ها و دیدن قیافه شاد و سر حال لوبا خانم و گاهی تعریف و تمجید از لباس همدیگه! میرفتم سراغ ای میل ها و بررسی اسناد و تحویلشون برای امضا و گاهی امضای گزارشهای مالیاتی و آماری و خلاصه کارهای روتین که تموم میشد حدودهای ساعت ۱۰-۱۰/۳۰ دقیقه میرفتم  که برای خودم یه نسکافه داغ درست کنم٬ تو فاصله جوش آمدن آب با دختر هائی که توی بایگانی بودند گپی میزدیم و اخبار و شایعات جدید رو مرور می کردیم! به اتاق گرم و دنج برمی گشتم و میرفتم سراغ اسناد تازه ثبت شده در سیستم برای مرور و در ضمنش اون نسکافه رو مزمزه می کردم !  

الان یهو دلم برای اون لحظه تنگ شد و هوس همون طعم نسکافه رو کردم!  

یاد شکایتهای مدام لوبا خانم و درددل کردن بچه ها٬ یاد برق چشمهای کارگرها وقتی که با گرفتن علی الحسابشون موافقت شده بود٬ ... 

مخصوصا که بچه هل تو ای میل هاشون مرتب اون روز های شاد و شیرین رو یاد آوری می کنند و آخرش به این ختم میشه که کاش اون روزها دوباره بر میگشت. 

میگم ! بی کاری هم بد دردیه ها!

نظرات 13 + ارسال نظر
سوشیانس دوشنبه 27 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 11:51 ب.ظ

مگه بیکاری خاله خانوم؟ :دی

بدجور!

مهتاب سه‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 08:35 ق.ظ http://aeenehomahtab.persianblog.ir

تو هم که روو موود ـ خاطراتی ;)

پیر شدیم دیگه مهتاب جان!اتفاق جدیدی نیافته مجبوری بری سراغ خاطرات گذشته:)

ندا سه‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 08:50 ق.ظ

جدا؟من که دارم لحظه شماری میکنم برای بیکار شدن
کاش این سه ماه هم زودتر تموم شده
همش قیافه مدیرمون رو مجسم میکنم وقتی دارم بهش میگم که تا آخر قراردادم بیشتر نمیام

:)

پونه سه‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 09:21 ق.ظ

ورق زدن خاطرات گاهی هم درست وسط سرشلوغی ها میاد سراغ آدم

صمد سه‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 02:48 ب.ظ http://samaddaneshmand.blogspot.com

هیچ وقت از اتفاقات ساده به راحتی عبور نمی کنم و همشون رو جور دیگه ای میبینم و همین واسه مغزم معمایی میشه که اصلا ول کن نیست.
اینکه همیشه تو پیادروها می بینم معلولان و کولیها و افغانی و عراقی که ولو شدن و می خوان هر جوری که شده شکمشون رو سیر کنن.
نمیدونم این همه تضاد که درون ما انسانا وجود داره ناشی از چی میتونه باشه. همه میگن بابا بی خیال تو هم سرت درد می کنه ها...انگار که هوس آب خنک کردی و کلت بوی قرمه سبزی میده.
ما تو این جهان خاکی تنها سرزمین خودمون نیست که جامعه اش در منجلابهای فرو رفته که شاید تا همیشه نشه خارج شد.همه جوامع دارای دردها و رنجهای بسیارن که واسه ما که تو این ویرانکده زندگی میکنیم هیچ وقت شاید پیش نیاد.
اما باید هشدار بدهیم اگر اینجور که ما داریم به پیش می رویم هیچ بعید نیست با تمام سرمایه های طبیعی و انسانی دورانی برسد که هیچ جامعه ای اون رو تجربه نکرده است. و این دقیقا حاصل اشتباهات ما بوده است که یا نخواسته ایم برایش راهکاری به دست بیاوریم و یا هم اینکه با تمام قدرت که در خود داشته اند نخواسته اند به جلو پیش روند و از قافله عقب نمانند.
خودم به شخصه برای هر اتفاقی همیشه از دید منفی وارد ماجرا می شوم چرا که تجربه ی این کشور و حاکمیت آن(چه دینی و چه غیر دینی) محرض است که همیشه منافع خودشون رو پیش از مردم خواسته ان و برای حفظ آن هم دست به هر جنایت وحشتناک و بی شرمانه ای زده اند.
در جوامع دینی دقیقا مشاهده می کنیم چگونه با تفکرات بنیادگرایانشون تا می توانند عرصه را بر خانواده سخت می گیرن که انگار تماما تنها برای در اختیار بودن و فرمانبرداری از آنها به وجود آمده اند.

روش جدیده؟! شما حرص نخور حالا:)

من چیکاره بیدم !

یک دسته گل بنفشه سه‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 09:12 ب.ظ

همیشه حسرت چیزی رو در نداشتنش خوردن ،خصلت همیشگی آدمهاست.
مطمئنن برای خودت دلمشغولی جدیدی دست و پا خواهی کرد.نگران نباش و از این مرخصی طولانی لذت ببر.

ممنونم :)

خدا نکنه حسرت بخوریم خواهر:)

بهار چهارشنبه 29 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 06:45 ق.ظ http://bahar77.blogfa.com

سلام
چند وقت بیکاری هم گاهی لازمه به شرطی که خیلی نشه. امیدوارم هر چه زودتر یه کار تووووپ پیدا کنی و وقت مرور خاطره نداشته باشی

مرسی:)

پیمانه پنج‌شنبه 30 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 12:48 ب.ظ http://pn1350.blogfa.com/

یک آه بلند از ته دل به عنوان تایید ... به گمانم صدای آهم تا کانادا رسید

مثل آب برای شکلات پنج‌شنبه 7 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 09:18 ق.ظ

بیکاری آدم رو به خیال می ندازه.خیال برم داشته و هیچ جا دم نمی زنم.پیش خودمون باشه.
نظر خصوصی هم که نداری!

پیمانه سه‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:16 ب.ظ http://pn1350.blogfa.com/

سلام . باز که سکوت کردی خواهر جان

نمیدونم چم شده ولله:)

ارش سه‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:57 ب.ظ http://www.biam2ghalbet.tk

سلام دوست عزیز ...

وبلاگ زیبا و پر محتوایی داری از مطالبش استفاده کردم ... بازم میام تو وبت .

اگه خواستی به منم یه سر بزن میدونم که خوشت میاد .

پس منتظرتم ... نظر یادت نره هااااااااااااااااااااااااا [قلب]

پیمانه یکشنبه 17 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:09 ب.ظ http://pn1350.blogfa.com/

سلام .کسی خونه نیست ؟

حمید سه‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:30 ق.ظ http://rozanehomid.blogfa.com

سلام خواهر این نسکافه هنوز تموم نشده اگه دیدی سرد شده یکی دیگه بریزم ؟

:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد