آخر معرفت

A man walks in a bank, gets in line and when it is his turn he pulls out a gun...and robs the bank
 
Just to make sure he leaves no witnesses..He turns around and asks the next customer in line.. 'Did you see me rob this bank?' The customer replies, 'Yes!' The bank robber raises his gun, points it to the customer's head and
BANG 
 
Shoots him in the head and kills him! He quickly moves to the next customer in line and says to the man,'Did You see me rob this bank
 
The man calmly responds ... 'No, but my wife did
نظرات 5 + ارسال نظر
از زندگی جمعه 10 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 01:33 ب.ظ http://ahmadnia.net

عجب! چقدر طلاق گرفتن این روزها سخت شده ...
:)

محمدحسین آسایش جمعه 10 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 04:05 ب.ظ http://www.rozadineh.blogfa.com

سلام محبوب جان
سلامتی و شادکامی ات آرزوی همیشگی من است .

علیرضا قراباغی جمعه 10 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 10:15 ب.ظ

((=
مطمئن هستم دروغ گفته! احتمالاً مادرزنش شاهد سرقت بوده،اما این بابا از ترسش جرأت نکرده بگه مادرزنم!

راستی محبوب، اگر امکان داره، درباره جریانات اسلامی توی باکو که به فکر کسب قدرت هستن، بیشتر بنویسید یا جایی رو برای مطالعه معرفی کنید. من یک تحقیقی دارم انجام میدم و یک قسمتش هم اینه که بعضی کشورهای صنعتی، به چنین برنامه ای فکر می کنن.
با تشکر

پونه شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 05:23 ق.ظ http://pooneh55.blogfa.com

:))

pazh شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 01:46 ب.ظ

:))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد