احترام٬ عادت٬ عرف٬ اسلام ؟!

بنظرم این عادت روسها باشه که  به آذری ها هم سرایت کرده  همین که در برخورد های اجتماعی با زنان سعی می کنند احترام زیادی بذارند اما شاید چون این یه فرهنگ اکتسابیه دراینجا با یکسری تناقض هائی همراهه!

 

مثلا هیچوقت جلوتر از خانم حرکت نمی کنند . موقع سوار شدن آسانسور یا ورود به جائی خانمها  مقدمند. موقع سرو غذا یا هر چی اول خانمها بعد آقایون. فقط برای خانمها گل می خرند ( اصلا گل خریدن برای آقایون رو خوب نمی دونند) و از این جور برخوردها.

 

حالا چرا می گم تناقض؟ بقول خودشون بدلیل داشتن تربیت اسلامی ! معمولا حضور زنان در جمع رو زیاد نمی پسندند مخصوصا اگر این زن همسر شون باشه!! البته نه اینکه زنان در جامعه حضور نداشته باشند چرا هستند زیاد هم هستند اما در رده هائی که مردان تعیین می کنند ( فکر کنم از این لحاظ با هم مشترکیم) و سنتی ترها هم سعی می کنند کلا زنان را نادیده بگیرند حتی در ساده ترین برخوردها اوائل توی آسانسور یا راهرو همسایه ها رو یا مدیر ساختمون رو می دیدم و سلام می کردم جواب نمی دادند!وقتهائی هم که با جناب همسر با هم بودیم و سلام می کردیم در جواب می گفتند : سلام علی ! یعنی من هیچی ؟! البته همین مسئله کلی باعث تفریح می شد و منو سمج کرده بود که حتما جواب سلام از اینا بگیرم که گرفتم !

 

تا چند سال پیش بد می دونستند که زن رانندگی کنه! یه زن راننده می دیدند انگار یه مریخی دیدند .خانمها( دیگه الان میشه گفت قدیمیتر ها ) روی صندلی جلوی ماشین نمیشینند و خیلی بد می دونند! اولهاش فکر می کردم چون اکثرا راننده دارند می رند عقب میشینند اما بعد فهمیدم دلیلش خیلی دردناکتره! یعنی خانمها کنار همسرشون رو جای خودشون نمی دونند ! نه اینکه اونو جای مردونه بدونند( مثل ایران ) نه... از ماست که بر ماست !

 

 معمولا موقع رانندگی سعی می کنم هوای پیاده ها رو داشته باشم مخصوصا اگه هوا خراب باشه ترمز می کنم تا عابر پیاده رد بشه  که البته درمواقعی با عصبانی شدن راننده پشت سری همراهه!عابر پیاده هم که از همه جا رد می شه بجزخط کشی! دیروز یه پیرمرده که ظاهرا باغبون شهرداری بود با کلی بیل و بیلچه و... درست 2-3 متر پائین تر از خط کشی وسط خیابون ایستاده بود و منتظر بود که رد شه  ترمز زدم و با دست اشاره کردم که بفرمائید  یه دفه با یه حالت عصبانی انگار بهش توهین شده بود اخمهاشو تو هم کرد و اشاره کرد که برو و سرشو برگردوند حدس زدم از اینکه  یه زن براش ایستاده خوشش نیومده با اینحال نرفتم  پشت سری هم دستشو گذاشته بود روی بوق ( چراغ هم قرمز بود !) برگشت یه نگاه عصبانی دیگه انداخت و یه چیزهائی هم گفت و رفت از پشت ماشین رد شد !!

نظرات 8 + ارسال نظر
صخره سه‌شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 12:29 ب.ظ http://www.sakhre.blogsky.com/

سلام
خوبید؟
از قرار همسایه هستیم
ولی این رو کردم بهونه که بگم خیلی خوب می نویسید
خیلی لذت بخش و داستانی ولی مبهم
البته واسه من مخاطب تازه وارد
البته اینجا ماله شماست ولی اگه مخاطب بیشتر می خواید یه مقدار روشنتر
شاید کل مطالب با ارزشتون رو خوندم تا همه چی پست آخر دست گیرم شد.
روسیه هستید
کشور کثیفیه البته ببخشید ها
من اصولا توهین نمی کنم
خیلی خوشحال می شم بلینکم
دعام کنید.

علیرضا قراباغی سه‌شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 07:53 ب.ظ

محبوب عزیز٬
این تناقض در زندگی ما ( حتی خودم را هم می گویم! ) شدیدا به چشم می خورد. خیلی از روشنفکران و تحصیلکرده های ما٬ در برخورد با خانم های خارج از خانه٬ بسیار مبادی آداب هستند و Ladies first از کلام و رفتارشان حذف نمی شود. اما با همسر خود مثل یک امل دهاتی رفتار می کنند.
البته تفاوتهایی بین اینجا و آنجا وجود دارد. مثلا در اینجا می شود گفت حضور زنان در جمع رو زیاد می پسندند مگر این زن همسر شون باشه!
ممنونم که ما را با مردم آنجا و آداب و رفتار آنها آشنا می کنی.

پ.ن. اجازه میخواهم با صخره عزیز٬‌سخنی به مزاح بگویم. امیدوارم از من نرنجند:
زحمت کشیدی صخره جان! کل مطالب رو خوندی تا در پست آخر دستگیرت بشه که روسیه هستن؟ کی میره اینهمه راه رو! همون بالا٬ زیر عنوان وبلاگ نوشته شده:
بدون شرح از باکو!
میگی باید یه مقدار شفاف تر و روشنتر بنویسن؟ عزیز چشمهات رو باز کنی بهتره ها!

من هر وقت میرم ولایت خودمون! عمه ام می پرسه : خوب محبوب جون شوروی چه خبر؟!!

Pazh سه‌شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 10:25 ب.ظ http://pazh.blogspot.com

همیشه خواندن مطالبی که هموطنانم از دیاری بیگانه می‌نویسند برایم جذاب و شیرین است. به پشتکارتان تبریک می‌گویم!

رضا سیدی چهارشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 10:28 ق.ظ http://www.reza67.blogfa.com/

من که کمی گیج شدم ، چرا دوستان ما همیشه متنو ول میکنن میچسبن به حاشیه .محبوب در مورد رفتار پارادوکسیکال ملت ایران نوشته البته به نظر من ، شما بحثو پیچوندین به یه سمت دیگه !!

رضا سیدی چهارشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 07:59 ب.ظ http://www.reza67.blogfa.com/post-228.aspx

سلام محبوب با ؛ در نقد خودشیفتگی ملی ؛ بروزم ، دوست دارم نظرتون را بدونم
رضا

علیرضا قراباغی چهارشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 09:59 ب.ظ http://elernews.blogsky.com/

راستش منظور جناب سیدی عزیز رو متوجه نشدم. ببخشین

سید مجید پنج‌شنبه 30 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 06:44 ب.ظ

زنان آنجا هم می توانند مانند اینجا از طریق براندازی نرم این تناقضات را برطرف کنند

یکی از همین آرش‌‌ها دوشنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 08:23 ب.ظ

سلام بر محبوب خانم گرامی

از اینکه به جمع ما می‌پیوندید. بسیار مسرورم و بسیار شرمنده که این مصادف شده با مشکلاتی که برایم پیش آمده و مرا از نوشتن انداخته.

از این پیک تون خیلی لذت بردم و بسیار برایم جالب بود.

باز هم تشریف بیارید اون طرفا.


فعلاً

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد